شهدا سال 61 -زندگینامه شهید سید کرامت الله موسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید سید کرامت الله موسوی »
وقتی بهار لباس کوچ به تن میکند، لاجرم پرستوهای مهاجر نیز از ماندن سرباز میزنند و بدنبال بهار کوچ را انتخاب میکنند. سیدکرامتالله موسوی یکی از همان پرستوهای مهاجری است که درشهریور ماه سال 1339 درخانوادهای مذهبی، متدین وعشایری در اطراف شهرستان داراب بدنیا آمد. زندگی خاص عشایری وی و خانوادهاش را برآن داشته بود که طعم شیرین زندگی را در کوچیدن از نقطهای به نقطه دیگر بچشند. در شش سالگی کرامتالله بود که ضرورت تحصیل فرزندان باعث...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید سید کرامت الله موسوی »
وقتی بهار لباس کوچ به تن میکند، لاجرم پرستوهای مهاجر نیز از ماندن سرباز میزنند و بدنبال بهار کوچ را انتخاب میکنند. سیدکرامتالله موسوی یکی از همان پرستوهای مهاجری است که درشهریور ماه سال 1339 درخانوادهای مذهبی، متدین وعشایری در اطراف شهرستان داراب بدنیا آمد. زندگی خاص عشایری وی و خانوادهاش را برآن داشته بود که طعم شیرین زندگی را در کوچیدن از نقطهای به نقطه دیگر بچشند. در شش سالگی کرامتالله بود که ضرورت تحصیل فرزندان باعث...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید مظفر یزدانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مظفر، در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۵ جاودانهترین ترانه حیات را سرود و کانون خانوادهای متدین را در شهر مذهبی نیریز منور ساخت. اولین درسهای زندگی را با عشق به ولایت فراگرفت و با سپری کردن دوران کودکی در دبستان ششم بهمن دوره ابتدایی را آغاز کرد و با موفقیت به پایان رساند. سپس ترک تحصیل کرد و به امور کشاورزی و باغداری پرداخت. در آن دوران با انجام کارهای سخت با رنجها و دردها آشنا شد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مظفر، در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۵ جاودانهترین ترانه حیات را سرود و کانون خانوادهای متدین را در شهر مذهبی نیریز منور ساخت. اولین درسهای زندگی را با عشق به ولایت فراگرفت و با سپری کردن دوران کودکی در دبستان ششم بهمن دوره ابتدایی را آغاز کرد و با موفقیت به پایان رساند. سپس ترک تحصیل کرد و به امور کشاورزی و باغداری پرداخت. در آن دوران با انجام کارهای سخت با رنجها و دردها آشنا شد...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمد علی مقدم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
در آخرین روز تابستان سال ۱۳۴۸، ستاره محمدعلی در آسمان شهر مذهبی نیریز و در میان خانوادهای زحمتکش و متدین طلوع کرد. با گذراندن دوران کودکی راهی مدرسه شد و دوره ابتدایی را در مدرسه فرهنگ اسلامی و راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح نیریز به اتمام رساند. سپس ترک تحصیل کرد و برای کمک به خانواده در تأمین نیاز زندگی به شغل شریف کارگری در امور بنایی پرداخت. ۱۳۶۶/۴/۱۵ به همراه جمعی از دوستان خود مانند شهیدان:...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
در آخرین روز تابستان سال ۱۳۴۸، ستاره محمدعلی در آسمان شهر مذهبی نیریز و در میان خانوادهای زحمتکش و متدین طلوع کرد. با گذراندن دوران کودکی راهی مدرسه شد و دوره ابتدایی را در مدرسه فرهنگ اسلامی و راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح نیریز به اتمام رساند. سپس ترک تحصیل کرد و برای کمک به خانواده در تأمین نیاز زندگی به شغل شریف کارگری در امور بنایی پرداخت. ۱۳۶۶/۴/۱۵ به همراه جمعی از دوستان خود مانند شهیدان:...
زندگینامه شهید محمد تقی سرپوش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد تقي سرپوش »
سخن از سنگرساز بیسنگری است که چنان از باده مستانه عشق مدهوش بود که جز به وصل یار، اندیشهای در سرنداشت. در یکی از روزهای واپسین بهاری ـ17/3/1340ـ در میان خانوادهای مذهبی و علاقمند به اسلام، در نیریز پا به عرصه حیات و زندگی نهاد. شیرینی کودکی و سکوتاش باعث شده بود تا محبوب همه باشد. با پایان کودکی دوره ابتدائی را در دبستان دیبا شروع وبا موفقیت به پایان رسانید. دو سال از دوره راهنمائی را در شیراز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد تقي سرپوش »
سخن از سنگرساز بیسنگری است که چنان از باده مستانه عشق مدهوش بود که جز به وصل یار، اندیشهای در سرنداشت. در یکی از روزهای واپسین بهاری ـ17/3/1340ـ در میان خانوادهای مذهبی و علاقمند به اسلام، در نیریز پا به عرصه حیات و زندگی نهاد. شیرینی کودکی و سکوتاش باعث شده بود تا محبوب همه باشد. با پایان کودکی دوره ابتدائی را در دبستان دیبا شروع وبا موفقیت به پایان رسانید. دو سال از دوره راهنمائی را در شیراز...
شهدا سال ۶۶- زندگینامه شهید شاپور فریدونی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد شاپور فريدوني »
مجنون شدن و مقبول لیلی افتادن را شرایطی است که باید عارف الی الله آن را بداند و بهجا آورد. شهیدان کربلای خونین ایران، مجنونصفتانی بودند که درس عرفان را در سنگرهای الهی خود بهخوبی آموختند و به منصه ظهور کشاندند. شاپور ازجمله آنان است که ۱۳۴۸/۳/۲۷ در شهرک ریز آب نیریز در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در همان محیط ساده و پاک روستا گذراند. هفتساله بود که به دبستان عشایری...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد شاپور فريدوني »
مجنون شدن و مقبول لیلی افتادن را شرایطی است که باید عارف الی الله آن را بداند و بهجا آورد. شهیدان کربلای خونین ایران، مجنونصفتانی بودند که درس عرفان را در سنگرهای الهی خود بهخوبی آموختند و به منصه ظهور کشاندند. شاپور ازجمله آنان است که ۱۳۴۸/۳/۲۷ در شهرک ریز آب نیریز در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در همان محیط ساده و پاک روستا گذراند. هفتساله بود که به دبستان عشایری...
شهدا سال 65 -زندگینامه مفقودالاثر عباس مسلمان حقیقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۶ همراه با بهار طبیعت، در گلستان خانوادهای مذهبی و متدین غنچه عباس شکفته شد و رایحه دلانگیز وجودش همراه با عطر بهاری در فضای خانه و شهر پراکنده شد. در دامن پرمحبت مادر و سایه حمایت پدر به رشد و نمو پرداخت و همراه با فراگرفتن اصول زندگی، قوای روحی و معنوی خود را نیز تعالی بخشید. در هفتمین بهار زندگی راهی دبستان نوبنیاد شد و با تلاش و کوشش مداوم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۶ همراه با بهار طبیعت، در گلستان خانوادهای مذهبی و متدین غنچه عباس شکفته شد و رایحه دلانگیز وجودش همراه با عطر بهاری در فضای خانه و شهر پراکنده شد. در دامن پرمحبت مادر و سایه حمایت پدر به رشد و نمو پرداخت و همراه با فراگرفتن اصول زندگی، قوای روحی و معنوی خود را نیز تعالی بخشید. در هفتمین بهار زندگی راهی دبستان نوبنیاد شد و با تلاش و کوشش مداوم...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید قاسم زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
آنگاهکه کیمیای وجود تو را در زمین میکاشتیم و یارانت با اشکهایشان آبیاریاش میکردند و فغان سر میدادند، لطافت روح مطهرت با نسیمی تسلیمان میداد که: کدام دانه فرورفت در زمین که نـرسـت چرا به دانه انسانیت این گمان باشد کدام دل فرورفت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
آنگاهکه کیمیای وجود تو را در زمین میکاشتیم و یارانت با اشکهایشان آبیاریاش میکردند و فغان سر میدادند، لطافت روح مطهرت با نسیمی تسلیمان میداد که: کدام دانه فرورفت در زمین که نـرسـت چرا به دانه انسانیت این گمان باشد کدام دل فرورفت...
به یاد شهدای بمباران جفیر
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
خزان شد غنچه های باغ اسلام به دست دشمنان گشتند گلچین رخ گلچین زخون گردیده گلگون چرا گلچین ما عزم سفرکرد خدایا پور زین العابدین کو فداشد در ره اسلام و قرآن خلیل شاهمرادی رفت از دست ز خون بسته حنا بر دست وپایش بگو با مادرش داماد گشته اگرباخاک وخون جسمش عجین شد نمیدانیم دهقانپور کجا شد چه شد آن پیر مرد پاک گوهر به مانند حبیب بن مظاهر همی دانم که از کین کشته گردید عزیزان...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
خزان شد غنچه های باغ اسلام به دست دشمنان گشتند گلچین رخ گلچین زخون گردیده گلگون چرا گلچین ما عزم سفرکرد خدایا پور زین العابدین کو فداشد در ره اسلام و قرآن خلیل شاهمرادی رفت از دست ز خون بسته حنا بر دست وپایش بگو با مادرش داماد گشته اگرباخاک وخون جسمش عجین شد نمیدانیم دهقانپور کجا شد چه شد آن پیر مرد پاک گوهر به مانند حبیب بن مظاهر همی دانم که از کین کشته گردید عزیزان...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمد علی مکرر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد علی مکرر »
قلم و بیان از ترسیم و توصیف چگونه زیستن فردی بی ریا و سالک الیالله، عاشق راستین حضرت روح الله، شهید عزیزمان محمدعلی مکرر قاصر است. وصف او را باید از زبان همرزمان او شنید و آنها از صفای وجود و دنیای پرغوغای درون و سکنات آن فرزانه باید سخن بگویند و بنویسند. اما بسیاری از آنان چون محمدعلی امروز در میان ما نیستند و چشمان خاکی ما توان دیدن آنها را ندارد، به ناچار از قلم میخواهیم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد علی مکرر »
قلم و بیان از ترسیم و توصیف چگونه زیستن فردی بی ریا و سالک الیالله، عاشق راستین حضرت روح الله، شهید عزیزمان محمدعلی مکرر قاصر است. وصف او را باید از زبان همرزمان او شنید و آنها از صفای وجود و دنیای پرغوغای درون و سکنات آن فرزانه باید سخن بگویند و بنویسند. اما بسیاری از آنان چون محمدعلی امروز در میان ما نیستند و چشمان خاکی ما توان دیدن آنها را ندارد، به ناچار از قلم میخواهیم...
به یاد شهیدان سرخ روی شهرستان نی ریز
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
شهیدان سرخ روی و سرفراز رسیدند بر لقاءالله و اکنون بــرای فـتـح و پـیـروزی اســــلام وضو بگرفته ازخون در نمازند به خلوتگاه در راز و نیازند دعـا گـویند و در سـوز وگــدازند ((( بدنها قطعه قطعه پاره پاره یکی قامت چوسرو ایستاده یکی دستش بــدامـان وصـال است جوار رحمت حق آرمیده یکی از تیر دشمن پافتاده یکی مــحو جما ل ذوالجلال است ((( همه گلگون کفن خونین پرو بال همه لب تشنه درخون گشته غلطان اگر جسم حسین روی زمین بــــود همه...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
شهیدان سرخ روی و سرفراز رسیدند بر لقاءالله و اکنون بــرای فـتـح و پـیـروزی اســــلام وضو بگرفته ازخون در نمازند به خلوتگاه در راز و نیازند دعـا گـویند و در سـوز وگــدازند ((( بدنها قطعه قطعه پاره پاره یکی قامت چوسرو ایستاده یکی دستش بــدامـان وصـال است جوار رحمت حق آرمیده یکی از تیر دشمن پافتاده یکی مــحو جما ل ذوالجلال است ((( همه گلگون کفن خونین پرو بال همه لب تشنه درخون گشته غلطان اگر جسم حسین روی زمین بــــود همه...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33
34
35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 بعدي